Thursday, May 21, 2009

هو هو


روی دیوار کوتاه
نشسته
خیره به چشمان من
...
در این تیرگی مطلق
تنها دو چشمه نور اوست
دو چشمه ی شیرین کهربایی
خیره به چشمان ترسان من
...
بر خودم می لرزم باز
نگاه تو
مرا بلعیده
...
هو هو هو
...
پرید از سر دیوار
دو چشمه کهربایی نیز
...
من ماندم و تاریکی
باز بر خود می لرزم
مریم
اول خرداد هشتاد و هشت
جرمن تاون
مریلند-آمریکا

1 comment:

  1. متن زیبایی بود
    تشبیهات جالبی به کار بردی
    ولی بعضی جاهاش کمی سکته داره :D
    موفق باشی

    ReplyDelete