Thursday, December 31, 2009

ایران من


ایران
...
چشمهایم تر است
و زبانم
از بغض مانده در گلو بسته

مریم
11دی88
آمریکا

پی نوشت:خیمه شب بازی دیده ای.عروسکهای کوچک چوبی می رقصند و سحرت می کنند؟
پی نوشت دو:قیمت یک ساندیس این روزها چند است؟...بهای شرف آدمی چطور!؟

6 comments:

  1. ساندیس طبق آخرین اطلاعات واصله سیصد تومن بود بهای شرف آدمی رو نمی دونم ولی عده ای کلا بخش شرفشون تعطیله قیمتش کجا بود بابا دلت خوشه ها....!ا

    ReplyDelete
  2. بر مظلومیت حسین می گریند و به زمانه ی خویش نمی نگرند.

    ReplyDelete
  3. اینجا مادرزادی ایران است
    گاهی اما دلم می خواهد برگردم به دوران ِ قبل از پنج سالگی ، مثل اینکه سرم جایی خورده باشد ، همه چیز را فراموش کنم .

    ReplyDelete
  4. مریم مدام از خودم می پرسم چرا ؟
    چرا دو دستگی
    مگه همه ما ایرانی نیستیم
    مگه ایران واسه هممون نیست !!!
    چرا بعضیا نمی خوان بفهمن ما همه ایرانی هستیم !

    ReplyDelete
  5. شرافت آدمی به دو چیز است
    تنش
    وطنش
    من آن روز آدمک های چوبی ای دیدم
    که رقصیدند
    و شرافتشان را
    در خیابان
    به پشیزی
    فروختند
    ...
    تن فروشی چطور مریم؟!شنیده ای؟
    آن هم در ملا عام؟
    با ناخن های لاک زده ی قرمز و عکس مولایشان؟
    روز سوم حسین علیه السلام
    نکند ناخن هایشان را با خون او بزک کرده باشند!؟
    نکند مریم؟
    ...خدا نکند

    ReplyDelete
  6. دوره ارزانیست. زیاد سخت نگیر. این مملکت به این مردم عادت داره. اینجا ایران است ایران
    rannan.blogfa.com

    ReplyDelete